سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در کتاب نخستین نوشته شده است : ای پسرآدم! رایگان یاد ده؛ همان گونه که رایگان یاد گرفتی . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
اتحاد و انسجام ایرانی
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» اطلاعیه

                            

 

                         

 

 

                                 این ولاگ تا اطلاع ثانوی مسدود می باشد .

                                                                                                      مدیریت وبلاگ



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » پوریا گلشن ( دوشنبه 87/5/28 :: ساعت 1:23 عصر )
»» عید نوروز

« عید باستانی 87 بر شما مبارک باد.»



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » پوریا گلشن ( پنج شنبه 87/1/1 :: ساعت 12:55 عصر )
»» تحقق اهداف امت اسلامی در پرتو اتحاد ملی و انسجام اسلامی

 

 نام گذاری سال 86 به نام «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» از طرف مقام معظم رهبری با قطع و یقین منبعث از شناخت عمیق وگسترده رهبری حکیم و الهی انقلاب اسلامی است که می تواند اهداف ملی و فراملی ملت مسلمان ایران و امت اسلامی را در گستره جهانی برآورده نماید.

                                                                                                           

 

نام گذاری سال 86 به نام «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» از طرف مقام معظم رهبری با قطع و یقین منبعث از شناخت عمیق وگسترده رهبری حکیم و الهی انقلاب اسلامی است که می تواند اهداف ملی و فراملی ملت مسلمان ایران و امت اسلامی را در گستره جهانی برآورده نماید.

واقعیت این است که ملت مسلمان ایران و امت اسلامی درشرایط حساس و ویژه ای قرار دارند که ضمن برخورداری از فرصت های گوناگون با توطئه های فراوانی از ناحیه نظام سلطه، صهیونیسم بین المللی و قدرت طلبان جهانی مواجه هستند که تنها با شناخت مناسب از شرایط زمانی قادر خواهند بود از میان انبوه چالش ها، فرصت هایی را فراهم نمایند و با بهره مندی از این فرصت ها به اهداف والای خود دست یابند.

قراین و شواهد نشان از شرایط ویژه ای از رفتارهای نظام سلطه با جهان اسلام و امت اسلامی دارد. چنانچه بوش به عنوان یکی از صحنه گردانان راهبردهای خصمانه علیه امت اسلامی و رئیس تیم دشمنی توطئه گران جهانی علیه انقلاب اسلامی پس از شکست توطئه های جنون آمیز نظامی و سیاسی جریان نو محافظه کار صهیونیستی مدعی نظم و نظام نوین جهانی علیه مسلمانان و کشورهای اسلامی اقرار می کند که «... چالشی که سراسر خاورمیانه را فراگرفته، بیش از یک درگیری نظامی است.

این درگیری تعیین کننده پیروزی ایدئولوژیکی عصر ماست... هم اکنون آمریکا در درگیری وارد شده که راه آینده قرن جدید را معین می کند». باید شرایط کنونی امت اسلامی و به ویژه انقلاب اسلامی را با حساسیت و دقت بیشتری مورد توجه قرارداد.

مسلم این است که آمریکا پس از حدود سه دهه دشمنی علیه ملت ایران و ملت ها وجریانات همگرابا انقلاب اسلامی و با طراحی و اجرای توطئه های گوناگون چند وجهی و متراکم امروزه با ناکامی درافغانستان، شکست درعراق و شکست مفتضحانه اسرائیل از حزب الله لبنان درجنگ 33 روزه و از همه بالاتر ناکامی و شکست های پی درپی از مواجه با ایران اسلامی در شرایط و موقعیت ویژه ای قرارگرفته است وبا روی آوردن به توطئه های جدید درصدد جبران این شکست ها برآمده است.

لذا جورج بوش با طرح نبرد ایدئولوژیکی تغییر چهره خاورمیانه را آرزو می کند؟دولتمردان قدرت طلب آمریکا پس از این که با حادثه 11 سـپتامبر 2001-صرف نظر از دلایل و عوامل شکل گیری حادثه - برای اولین بار امنیت سرزمین اصلی خود را شکننده یافتند لذا با تشدید نگاه منفی نسبت به جهان اسلام،سعی نمودند با حضور درکانون های تهدید و تغییر ژئوپلتیک و ژئو استراتژیک مناطق تهدید، استراتژی تازه ای را شکل دهند که متأثر از آن کمربند امنیتی جدیدی را دور قدرت های رقیب ایجاد و حلقه محاصره ایران اسلامی را تنگ تر نمایند و در این راستا اتهام «تروریسم» و ضرورت ائتلاف همگانی علیه آن بهانه ای شد تا آن ها با حمله به کشورهای مخالف و سرکوب جریانات اسلامی راه رسیدن به اهداف توسعه طلبانه خود را هموار سازند و حمله به افغانستان عراق بر این اساس طراحی شد.

با وجود ادعاهای فوق قراین و شواهد حاکی از آن است که سردمداران جنگ طلب کاخ سفید با برخورداری از همراهی همه جانبه انگلیسی ها و اسرائیلی ها اشاعه دمکراسی، مبارزه با تروریسم و مبارزه با انتشار سلاح های هسته ای را پوششی برای تضعیف رقبا و انتقام گرفتن از امت اسلامی و به ویژه ملت مسلمان ایران قرار داده اند تا انقلاب اسلامی را مهار و از گسترش امواج احیاگر و معنویت بخش این معجزه قرن جلوگیری نمایند و از این روی رویای تسلط بر کشورهای اسلامی (افغانستان و عراق)، از بین بردن جریانات همگرا با انقلاب اسلامی (حزب الله لبنان، انتفاضه ملت فلسطین، خیزش مردمی عراق و...) و محدود و منزوی کردن جمهوری اسلامی ایران و سرکوب قدرت الهام بخش آن را درخواب غفلت خود رقم زدند، اما حوادث افغانستان، عراق و لبنان آمریکا را در باتلاقی فرو برد که کابوس «ویتنام» و «فاجعه» شکست درعراق افکار پریشان بوش و تیم همکارش را به خود مشغول نموده است.

واقعیت این است که آمریکا با شکست درعراق که به اقرار خود آن ها حدود 4000 کشته، 15000 زخمی و بیش از  400 میلیارد دلار تنها بخشی از تلفات و خسارت های ناشی از حضور ارتش فوق مدرن این ابر قدرت ادعایی بوده است و شکست مفتضحانه رژیم صهیونیستی از حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه -که باید این شکست را شکست مستقیم سردمداران کاخ سفید از بازوان مقتدر امت اسلامی دانست - امروزه در وضعیت و تنگنای خاصی قرارگرفته، لذا با همه توان رویاروی امت اسلامی و انقلاب اسلامی صف آرایی نموده و جنگ روانی، اختلاف افکنی بین ملت ایران و دیگر ملت های مسلمان و تفرقه قومی و مذهبی از محورهای عمده این توطئه ها به حساب می آید و در این راستا مرعوب کردن مسئولان و نخبگان، تضعیف اراده عمومی، تضعیف اعتماد به نفس مردم، سست کردن وحدت مردم و مسئولان در ایران و اختلاف اندازی بین ملت مسلمان ایران و دیگر ملت ها و جلوگیری از انسجام امت اسلامی را به عنوان اهداف خود تعیین نموده است.

آمریکایی ها پس از حدود ? سال از اشغال افغانستان و چهار سال اشغال عراق امروزه نه تنها موفق به سرکوب تروریسم نشده اند، در برقراری امنیت مورد نظر توفیق نیافته اند، در جلوگیری از قتل روزافزون سربازان آمریکا عاجز مانده اند، در زمینه دولت سازی و ملت سازی مبتنی بر آموزه ها و ارزش های آمریکایی ناکام شده اند، دموکراسی ادعایی آن ها جز کشتار، شکنجه، هتک حیثیت انسانی و... جلوه دیگری نداشته است بلکه هر روز شاهد افزایش نفوذ معنوی جمهوری اسلامی ایران در میان ملت ها و مسلمان ها بوده و از طرفی ناتوانی، ضعف، عجز، ناکامی و شکست خود را در عرصه های بین المللی و به ویژه در منطقه با اهمیت خاورمیانه مشاهده می کنند که نتیجه آن خطر افول و زوال تاریخی ابرقدرتی آمریکا خواهد بود.

براساس واقعیت های پیش شمرده استراتژی جدید آمریکا فشار بیشتر به جمهوری اسلامی ایران و جریانات همگرا با انقلاب اسلامی در منطقه با تکیه بر همه توان سخت افزاری و نرم افزاری خواهد بود که به کارگیری توان سخت افزاری و ابزار نظامی به دلایلی چون: ناکامی آن ها در افغانستان و عراق، شکست آن ها در عرصه فلسطین و لبنان، افزایش انزجار منطقه ای و بین المللی ناشی از اقدامات نظامی گری و یک جانبه گرایی آمریکا، شرایط ویژه و تأثیرگذار نهضت های اسلامی همگرا با ج.ا.ا در زمینه بازدارندگی و از همه مهم تر به دلیل جایگاه مردمی ج.ا.ا و نقش آفرینی آحاد ملت در زمینه دفاع با موانع اساسی روبرو بوده، لذا اختلافات مذهبی، تحریکات قومی و ایجاد رعب و وحشت ناشی از جنگ گسترده روانی در این استراتژی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و در این زمینه هوشیاری، اعتماد به نفس، آمادگی مبتنی بر رویکرد مردمی معنوی، امید به آینده، نشاط و اعتماد به خدا چونان گذشته برای ملت ایران از ضرورت های انکارناپذیر محسوب می شود و سلاح پرقدرت صبر و تقوا، ولایت محوری و حفظ انسجام و وحدت به اتحاد ملی کمک نموده و توطئه های دشمن را ناکام خواهد گذاشت.

درست است که امروزه دنیای اسلام یک وضع استثنایی دارد. امروز فرصت بسیار بزرگی در اختیار امت اسلامی قرار گرفته است، امواج بیداری بر گستره جهان اسلام حاکم شده است و ملت های اسلامی متوجه حقوق از دست رفته خود توسط نظام سلطه و ایادی آن ها شده اند که نمونه های آن را می توان در قیام ملت عراق به لبنان و فلسطین علیه ظلم و جنایت مشاهده نمود، ولی دشمن زخم خورده امت اسلامی تلاش برای پاشیدن ویروس اختلاف، تردید، بی صبری در جوامع اسلامی را مدنظر قرار داده است و راه مناسب مبارزه با این توطئه دشمن نیز علاج بیماری مهلک اختلاف و توجه به همگرایی، انسجام، اتحاد ملی و اسلامی ملت های مسلمان است و شناسایی دست ها و دسیسه های پنهان دشمنان از ضرورت های اولیه برای موفقیت در این جبهه است.

تفاهم و انسجام اسلامی به عنوان یک ضرورت انکارناپذیر در تعالیم قرآن کریم و سیره و سنت نبوی مورد توجه و تأکید قرار گرفته است، آیات: «انما المؤمنون اخوه (سوره حجرات، آیه10 )»، «و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا» (سوره آل عمران، آیه 103) و «و ان هذه امتکم امه واحده و اناربکم» (سوره انبیاء، آیه 92) و روایات شریفه: «المومنون ید واحده علی من سواهم (بحارالانوار، ج61، ص 251)، «والمؤمنون کالبنیان الواحد یشد بعضها بعضا» (جامع الاخبار، ص 85)، «المومنون کالجسد الواحد» (بحار، ج ??، ص 51) و «الزمواالسواد الاعظم فان یدالله علی الجماعه» (نهج البلاغه، خطبه 127) نمونه ای از تأکیدهای وافر بر این مهم می باشد.

علاوه بر این تأکیدها در وضعیت کنونی که قدرت های سیاسی دنیا علیه رشد روزافزون اسلام و انقلاب اسلامی متحد گشته اند انسجام اسلامی و ایجاد جبهه مستحکم و واحد امت اسلامی در مقابله با استکبار جهانی و کفر و الحاد بین المللی از ضرورت های عقلی محسوب شده و عدم اهتمام جدی به آن باعث ضعف و عقب ماندگی و مظلومیت مسلمانان در عرصه های منطقه ای و جهانی خواهد شد لذا در شرایطی که استکبار جهانی با روند رو به رشد اسلام گرایی در جهان با شیوه های مختلف و به ویژه روش فرهنگی- اجتماعی به مقابله برخاسته است و با ترویج دنیاگرایی در جوامع اسلامی، دامن زدن به اختلافات و ایجاد تفرقه در جهان اسلام، و مسخ اسلام و فرهنگ اسلامی با بهره گیری از ضعف های درونی مسلمانان عظمت و اقتدار امت اسلامی را نشانه رفته است. شناخت شیوه های مورد نظر دشمن و راه کارهای مناسب برای پیشگیری از آثار این تهاجم نیز از ضرورت ها می باشد.

چندی است که دشمنان امت اسلامی ترویج موادمخدر و مشروبات الکلی، اشاعه فحشاء و منکرات از طریق ماهواره و وسایل ارتباط جمعی، دامن زدن به اختلافات ادیان و مذاهب، تقویت روحیه ناسیونالیستی و نژادگرایی، بزرگ نمایی اختلاف سلایق، طرح انحصار دین در روابط فردی انسان و خدا، تشدید نظریه استعماری جدایی دین از سیاست، تضعیف غیرت مسلمانان در دفاع از مقدسات اسلامی، ترویج اسلام به روایت غرب و اشاعه اسلام مرعوب در مقابل استکبار را در دستور کار قرار داده اند و با تحریک جریاناتی از مسلمانان و جداکردن آن ها از امت اسلام که بی توجه به بعد عقلانی دین هستند و به مسائل اصلی و زیربنایی تفکر اسلامی عنایت نداشته و بیش از حد به مسائل فرعی می پردازند، به مقتضیات زمان بی توجهند و از سعه صدر لازم برخوردار نیستند و از اهداف جهان شمول اسلام ناب محمدی(ص) غافلند و در نهایت به اتخاذ روش، و شیوه های مناسب تعامل با دیگر جوامع اسلامی بی توجهند درصدد تحقق اهداف شوم خود برآمده اند که در رأس اهداف آن ها مبارزه با رشد اسلام گرایی و به انحطاط کشاندن جوامع اسلامی است.

دشمنان امت اسلامی و ملت مسلمان ایران در طول سه دهه اخیر که جوامع اسلامی متأثر از عنصر الهام بخش انقلاب اسلامی قدم های بلندی را برای بازگشت به مجد و عظمت اسلامی خود برداشته اند تلاش های گوناگونی برای انحطاط مسلمین و جلوگیری از رشد فزاینده اسلام گرایی نموده اند ولی امت اسلامی نیز با توجه به پیشینه درخشان خود و به ویژه تجربه این سه دهه عوامل زیر را به عنوان اهم عوامل پیشرفت تاریخی خود شناسایی نموده اند:

1) الهام از قرآن و اسلام و سیره و سنت نبوی

2) درک صحیح از تعالیم عالیه اسلام و عمل به آموزه های وحیانی و قرآن

3) وحدت و یکپارچگی در پرتو توحید و اجتناب از تفرقه و تعصبات قومی، نژادی

4) شناخت و به کارگیری توان مادی و معنوی بالقوه و بالفعل جهان اسلام در راه عظمت و اعتلای اسلام و مسلمین

5) برخورداری از عزت نفس و اعتماد به خویشتن و ایمان به قدرت و توان خودی و تلاش برای به فعلیت رساندن آن.

6) آزاداندیشی و آزادگی و اجتناب از افکار خرافی (تحجر و افراطی) و توجه به نقش آفرینی انسان و اراده انسانی در تحقق حوادث با الهام از اسلام راستین.

7) داشتن روحیه تعاون و عظمت خواهی اسلام در هر وضعیت حتی با فداکردن جان و مال

8) هوشیاری در زمینه شناخت توطئه ها و وسوسه های تفرقه انگیز دشمنان اسلام و خنثی نمودن توطئه آن ها با تدبیر و نیروی ایمان و معنویت

9) تلاش برای روزآمدی مسلمین در عرصه های مختلف علمی

10) و...

که بازگشت به آموزه های اسلام راستین، خودباوری، دشمن شناسی، شناخت و رعایت مقتضیات زمان، دوری از تعصبات، توجه به اصول و ... جایگاهی ویژه ای برخوردار بوده و نقش محوری و کلیدی در تحقق رشد و پیشرفت مسلمین داشته و دارد. از طرفی امت اسلامی توجه دارد که:

«گروه گرایی، تفرقه و تعصبات قومی، افکار خرافی و موهوم، جداکردن دین از دنیا، عدم اعتماد به نفس (خودباختگی)، بی خبری و دوری از پیشرفت های علمی، تأثیرپذیری از تحریکات خودفروختگان و... از جمله عوامل عقب ماندگی انحطاط مسلمان ها هستند که با کنارگذاشتن و مبارزه با آن ها زمینه برای انسجام اسلامی جوامع مختلف اسلامی فراهم می شود.

ملت بزرگ و هوشمند ایران اسلامی نیز به خوبی دریافته است که برای تحقق اهداف بلندی چون: استقلال ملی، عزت ملی و رفاه عمومی نیازمند به هوشیاری، نشاط، اعتماد به نفس و از همه مهمتر توجه به نقش کلیدی ولایت و رهبری و توکل به خدا است تا بتواند با یکپارچگی و اتحاد ملی ضمن رسیدن به اهداف ملی گام های بلندی را برای تحقق انسجام امت اسلامی بردارد.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » پوریا گلشن ( پنج شنبه 86/11/11 :: ساعت 9:36 صبح )
»» نگرشی بر اتحاد ملی و انسجام اسلامی

 

  

 یکی از اساسی ترین موضوعات مطرح در روابط اجتماعی مسلمانان که از آغاز ظهور اسلام و خصوصاً پس از تشکیل حکومت اسلامی مورد توجه قرآن مجید و شخص پیامبراکرم(ص) قرار داشت، مسئله مهم وحدت جامعه اسلامی بود.

 

در نوشتار حاضر با الهام از کلام آسمانی وحی و نیز سخنان گهربار معصومین که برخاسته از وحی است، با نقش حیاتی و سازنده اتحاد ملی و انسجام اسلامی درروابط اجتماعی، آشنا می شویم.

یکی از اساسی ترین موضوعات مطرح در روابط اجتماعی مسلمانان که از آغاز ظهور اسلام و خصوصاً پس از تشکیل حکومت اسلامی مورد توجه قرآن مجید و شخص پیامبراکرم ( ص ) قرار داشت، مسئله مهم وحدت جامعه اسلامی بود.

 » وحدت » و « اتحاد » همان یکپارچگی و همدلی به همراه محبت و دوستی است که در بین افراد و طبقات جامعه نمایان می شود. این موضوع در روابط اجتماعی مورد بحث قرار گرفته و بسیار حائز اهمیت است.علاوه بر آموزه های دینی، تاریخ نیز حکایت از آن دارد که در پرتو اتحاد و انسجام، ملت ها توانسته اند قله های بزرگ علم و پیشرفت را درعرصه های گوناگون فتح کنند.در نوشتار حاضر با الهام از کلام آسمانی وحی و نیز سخنان گهربار معصومین ( ع ) که برخاسته از وحی است، با نقش حیاتی و سازنده اتحاد ملی و انسجام اسلامی درروابط اجتماعی، آشنا می شویم. مطلب را با هم از نظر می گذرانیم:

فرهنگ غنی اسلام، ابعاد و زوایای گوناگون زندگی بشر را مورد توجه قرار داده و در هر مورد، اصول و آداب و احکام ویژه ای را ارائه نموده است که انسان با مراعات آنها می تواند درجات کمال را طی کند و سرانجام به سعادت مطلوب نایل آید.بحث از روابط اجتماعی یکی از مباحث مهم در زندگی مسلمانان است که موضوع وحدت امت اسلامی از فروع و زیرمجموعه های آن به شمار می رود.

وحدت و انسجام حول محورر دین و مشترکات دینی، عاملی مؤثر در پیشرفت مادی و معنوی پیروان شریعت اسلام است و اهمیت ویژه آن به وضوح در آیات قرآن، سیره پیامبراکرم(ص) و امامان معصوم(ع) و روایات رسیده از سوی آن بزرگواران مشاهده می شود.

(قرآن و دعوت به اتحاد اسلامی )

یکی از اساسی ترین موضوعات مطرح در روابط اجتماعی مسلمانان که از آغاز ظهور اسلام و خصوصاً پس از تشکیل حکومت اسلامی مورد توجه قرآن مجید و شخص پیامبراکرم(ص) قرار داشت، مسئله مهم وحدت جامعه اسلامی بود. کتاب آسمانی ما- قرآن- و پیام آور اسلام- حضرت محمد- مسلمانان و امت اسلامی را به حفظ وحدت و همدلی و یکپارچگی سفارش کرده اند.

آیات فراوانی در قرآن مجید از این موضوع سخن گفته و هرگونه درگیری و یا تشتت را که منجر به تفرقه و فروپاشی اتحاد میان مسلمانان شود، مورد نکوهش خود قرار داده است.

« واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولا تفرقوا واذکروا نعمه الله علیکم اذکنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخواناً و کنتم علی شفا حفره من النار فانقذکم منها کذلک یبین الله لکم آیاته لعلکم تهتدون»?

و همگی به ریسمان خدا (قرآن و اسلام، هرگونه وسیله وحدت) چنگ زنید و پراکنده نشوید! و نعمت (بزرگ) خدا را بر خود، به یاد آورید که چگونه دشمن یکدیگر بودید. او میان دل های شما الفت ایجاد کردو به برکت نعمت او، برادر شدید! شما بر لب حفره ای از آتش بودید و خدا شما را از آن نجات داد؛ اینچنین، خداوند آیات خود را برای شما آشکار می سازد؛ شاید پذیرای هدایت شوید»

خداوند متعال در این آیه شریفه همان مسئله اتحاد و مبارزه با هرگونه تفرقه را مطرح می کند و از مسلمانان می خواهد که همگی به ریسمان الهی چنگ زنند و پراکنده نشوند.

مفسران درباره اینکه منظور از «حبل الله» چیست، احتمالاتی را نقل کرده اند.

بعضی می گویند منظور از حبل الله، قرآن است(2) و بعضی دیگر، اسلام را مقصود از آن می دانند. برخی هم گفته اند که منظور خاندان پیامبر و ائمه معصومین(3)(علیهم السلام) هستند. البته در روایات اسلامی نیز همین تعبیرات گوناگون دیده می شود.

در معانی الاخبار از امام سجاد(ع) نقل شده است که فرمود: حبل الله، قرآن است. (4)

در تفسیر عیاشی آمده است که امام باقر(ع) فرمود: حبل الله، آل محمد(ع) هستند که مردم مأمورند به آنها تمسک کنند.(5)

اما آنچه در تفاسیر و احادیث شریف آمده است هیچ کدام با یکدیگر اختلافی ندارند و همگی به یک حقیقت اشاره دارند، زیرا منظور از ریسمان الهی هرگونه وسیله ارتباط با خداوند متعال است و تمام آنچه دراین زمینه گفته شده است در مفهوم وسیع ارتباط با خدا که از حبل الله فهمیده می شود مشترک است.

این آیه شریفه از همه مسلمانان می خواهد که به ریسمان الهی- یعنی همان نقطه ارتباط با خدای متعال-چنگ زنند و همگان بر این محور، اتفاق و اتحاد داشته باشند.

سپس قرآن کریم به نعمت بزرگ اتحاد و برادری اشاره می کند و مسلمانان را به تفکر در وضع اندوهبار گذشته و مقایسه آن با شرایط خود به هنگام وحدت فرا می خواند و می فرماید: فراموش نکنید که درگذشته چگونه با هم دشمن بودید ولی خداوند در پرتو اسلام و ایمان، دل های شما را به هم مربوط ساخت و شما دشمنان دیروز، برادران امروز شدید.

نکته قابل توجه در اینجا آن است که قرآن، تألیف قلوب مؤمنان را به خدا نسبت می دهد و می گوید خداوند متعال دل های شما را به یکدیگر نزدیک کرد و میانتان الفت برقرار کرد.

این امر، خود یکی از معجزات بزرگ اسلام در عرصه زندگی اجتماعی مسلمانان است زیرا اگر سابقه عداوت و دشمنی پیشین عرب را به درستی مورد دقت قرار دهیم، می بینیم که چگونه کینه های ریشه دار در طول سال های متمادی در دل های آنان انباشته بود و چگونه بر سر یک موضوع ساده و جزئی، شعله جنگ خونینی میان آنان افروخته می شد، و اسلام بود که توانست اقوام و طوایف پراکنده و کینه توز و دور از خردورزی را تبدیل به ملتی واحد و متحد و برخوردار از آگاهی و بردباری و خردمندی کند.

البته باید به خاطر داشت که تنها با چنگ زدن به ریسمان الهی و در سایه اسلام و قرآن و عترت است که می توان اقوام، گروه ها و ملت های متفاوت را به جامعه ای متحد و همدل و هم صدا تبدیل کرد.

در آیه شریفه دیگری چنین آمده است:«و اطیعواالله و رسوله و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم و اصبروا ان الله مع الصابرین(6)

«و (فرمان) خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید! و نزاع (و کشمکش) نکنید تا سست نشوید و قدرت (و شوکت) شما از میان نرود! و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است»

قرآن مجید در این آیه، مسلمانان را از نزاع با یکدیگر برحذر می دارد تا بتوانند در مقابل دشمن، همانند دژی مستحکم بایستند. قرآن همچنین یادآوری می کند که اگر تفرقه و جدایی در میان مسلمانان پدید آید و آنان با یکدیگر به نزاع و کشمکش برخیزند، سست می شوند و در نتیجه، قدرت و هیبت و عظمت ایشان در مقابل دشمن از دست می رود.

? پیامبر اعظم(ص)؛ محور اتحاد امت اسلامی

قرآن کریم می فرماید: «محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم»(7)

محمد(ص) فرستاده خدا است؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربان اند»

پیامبر اسلام که خود، آخرین پیغمبر الهی و رحمه للعالمین است و در عظمت و بزرگی اخلاق و در نحوه سلوک فردی و معاشرت های اجتماعی و به طور کلی در هر فضیلتی سرآمد است و در نظام خلقت بر همگان برتری دارد، اسلام را عالی ترین راه سعادت و هدایت بشر برای تمام انسان ها در همه زمان ها تا قیامت معرفی می کند و از کلیه مسلمانان می خواهد که زیر پرچم پرافتخار اسلام، با هم متحد و منسجم باشند.

قرآن مجید که رسول اکرم(ص) را در همه زمینه ها الگو دانسته و او را برای همگان، محور قرار داده است، در وصف یاران پیامبر و مسلمانان راستین می گوید: در میان خود، رحیم و مهربان و متحد و منسجم هستند و در مقابل دشمنان و کافران، با شدت و غلظت همچون دژی مستحکم ایستاده اند.روشن است که هر دو ویژگی یاد شده به برکت پیامبر و اسلام به دست آمده است.

از آنجا که هیچ یک از احکام اسلام محدود به زمان خاصی نیست و همیشه و همواره باقی است، بر ما نیز که خود را از امت پیامبر ختمی مرتبت می دانیم فرض است که مانند اصحاب با وفای آن حضرت میان خود برادر باشیم و در مقابل دشمنان و کافران که هر لحظه ما را تهدید می کنند با تمام قوا و به طور متحد بایستیم که فقط در این صورت می توانیم به پیروزی برسیم.

رسول گرامی اسلام در جریان حجه الوداع که شرایط حساس و خاصی بر مسلمانان حاکم بود، طی نطقی در مسجد «خیف» چنین ایراد سخن فرمود:«خدا یاری کند بنده ای را که گفتار مرا بشنود و حفظ کند و سپس آن را به کسانی که نشنیده اند برساند»این تعبیر آن حضرت، نشان از اهمیت موضوع دارد. آنگاه فرمود:«سه خصلت است که دل هیچ مسلمانی در مورد آنها خیانت نمی کند:

1) اخلاص عمل برای خدا.

2) نصیحت و خیرخواهی برای رهبران مسلمانان.(8)

3) همبستگی و شرکت در اجتماع مسلمانان»(9)

علت اینکه در اسلام تا این حد درباره وحدت و یکپارچگی تأکید شده، آن است که مردم فقط در سایه اتحاد و همبستگی می توانند موانع انجام هر کاری را از سر راه بردارند و با استفاده از تمام توان، استعداد، قدرت اراده و انگیزه ای که در یک جا جمع شده است، به مقصد مورد نظر خویش برسند.

از این رو، پیامبر اکرم(ص) برای برقراری وحدت و الفت بین مردم، رنج ها و زحمات فراوانی را متحمل شد و علی رغم تلاش قبایل و اقوامی که از روی جهل و عصبیت مانع تبلیغ پیامبر بودند، آراء و افکار متفاوت را با یکدیگر هماهنگ کرد و به برکت اسلام و قرآن میان دو قبیله بزرگ و معروف مدینه به نام «اوس» و «خزرج» که کینه و دشمنی دیرینه ای با هم داشتند اخوت و محبت را برقرار ساخت.

 

(پیروزی در پرتو اتحاد ملی )

به راستی اگر امتی به صورت یکپارچه و مصمم و با استعانت از خداوند متعال اراده کند، می تواند در تمام امور زندگی اجتماعی، سرنوشت خود را تغییر دهد و با سرعت نردبان رشد و ترقی و کمال را طی کند، که نمونه های بارز آن را در طول تاریخ اسلام مشاهده می کنیم.

پیامبر رحمت که خود محور اتحاد و انسجام اسلامی است با متحدکردن گروه ها و احزاب مختلف از جمله انصار و مهاجرین، قبایل اوس و خزرج و دیگران توانست در سخت ترین شرایط و در دوران جاهلیت، روند حرکت اجتماعی را عوض کند، پرچم انسان ساز اسلام را به اهتزاز درآورد، احکام اسلامی را اجرا نماید و نام محمد(ص) و آیین احمدی را در کوتاه ترین زمان ممکن جهانگیر سازد. این موضوع از نظر دانشمندان و مورخان غیراسلامی نیز مخفی نمانده و همگی با اعجاب فراوان از آن یاد کرده اند.

توماس کارل گفته است:«خداوند، عرب را به وسیله اسلام از تاریکی به سوی روشنایی ها هدایت فرمود. از ملت خموش و راکدی که نه صدایی از آن در می آمد و نه حرکتی محسوس، ملتی به وجود آورد که از گمنامی به سوی شهرت، از سستی به سوی بیداری، از پستی به سوی فراز، و از عجز و ناتوانی به سوی نیرومندی سوق داده شد. نورشان از چهارسوی جهان می تابید. از اعلام اسلام یک قرن بیشتر نگذشته بود که مسلمانان یک پا در هندوستان و پای دیگری در آندلس نهادند و بالاخره در همین مدت کوتاه، اسلام بر نصف دنیا نورافشانی می کرد.»جان دیون پورت -دانشمند معروف انگلیسی- می نویسد:

«محمد(ص) یک نفر عرب ساده، قبایل پراکنده کوچک و برهنه و گرسنه کشور خودش را مبدل به یک جامعه فشرده و با انضباط نمود و در میان ملل روی زمین آنها را با صفات و اخلاق تازه ای معرفی کرد، و کمتر از سی سال، این طرز و روش امپراطور قسطنطنیه را مغلوب کرد و سلاطین ایران را از بین برد، سوریه و بین النهرین و مصر را تسخیر کرد و دامنه فتوحاتش را از اقیانوس اطلس تا کرانه دریای خزر و تا رود سیحون بسط داد.»

در دوران معاصر نیز بزرگمردی به نام امام خمینی به کمک اتحاد و همدلی مردم ایران توانست در برابر رژیم شاهنشاهی با آن قدرت جهنمی قد علم کند و آن را سرنگون سازد و به جای آن حکومتی اسلامی بر پایه مکتب اهل بیت (علیهم السلام) برپا کند و سپس با شعار اتحاد اسلامی، جهان اسلام و مسلمانان جهان را علیه نظام استکبار به سرکردگی آمریکا بشوراند.

به راستی آیا ممکن بود بدون کمک همه جانبه مردم در هشت سال جنگ تحمیلی، کشور اسلامی ایران را از خطر جدی تجاوز دسته جمعی جهانخواران حفظ نمود و آیا ممکن بود در شرایط تحریم اقتصادی، به خودباوری رسید و نه تنها روی پای خود ایستاد بلکه به دستاوردهای عظیم علمی و اقتصادی دست یافت؟

آیا بدون همیاری دولت و ملت و اتحاد و انسجام ملی و اسلامی به برکت اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی، ممکن بود که جوانان این مرز و بوم به درجات علمی بالا از جمله به دانش هسته ای (که این روزها در کشور جشن ملی و شادمانی آن برپا است) دسترسی پیدا کنند؟پیامبر اکرم(ص) می فرماید:

«مؤمنان با یکدیگر برادرند و خونشان با هم برابر است. آنها یکپارچه علیه دشمنان اسلام متحد هستند.»(10)

امام خمینی گفته است:«وحدت اسلامی را در بین خودتان، با کمال قوت حفظ کنید. نگذارید همین دشمنان خبیث، بتوانند یا طمع کنند که بین شما ملت اختلاف ایجاد کنند. امید است به فضل الهی، وحدت و یکپارچگی و ایمان و اقتدار شما، دنیای اسلام را هم بیدار کند.»(11)

سزاوار است که ملت ما از تاریخ که نمونه هایی از آن را با چشم خود دیده است، درس بگیرد و در راه اعتلای ملی خویش، وحدت ملی و اتحاد اسلامی را در تمام زمینه ها سرلوحه همه امور اجتماعی خود قرار دهد زیرا پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود:

«افراد با ایمان نسبت به یکدیگر همانند اجزای یک ساختمان اند که هر جزئی از آن جزء دیگر را محکم نگاه می دارد.»(12)

 

( انسجام اسلامی )

زندگی سراسر درس پیامبر والامقام اسلام(ص)، حکایت از این واقعیت دارد که آن بزرگوار آیینه تمام نمای وحدت و انسجام اسلامی بود. ایشان هر جا کمترین اختلافی را بین اصحاب خود می دید، شخصا وارد عمل می شد و تفرقه و اختلاف را از ریشه قطع می کرد، قلوب آنان را به هم نزدیک می نمود و در مقابل مشرکان و کافران بسیج عمومی به راه می انداخت تا همه یک صدا باشند.

پیامبر(ص) هرگونه جدایی و اختلاف بین مسلمانان را که منجر به کدورت و عداوت و لجاجت می شد، از نشانه های فریب شیطان می دانست.

«انما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوه والبغضاء؛ (13)همانا شیطان می خواهد در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند.

اصل مسلم «وحدت اسلامی» که از رهنمودهای اجتماعی اسلام است مربوط به تمام قرون و اعصار و برای همه مسلمانان است. آنها باید یکدست و یکپارچه در مقابل دشمنان اسلام بایستند.

امروز بر اهل بصیرت روشن است که سلطه گران و جهانخواران و تمام دنیای شرک و کفر و استکبار دست در دست هم داده اند که بین مسلمانان در سراسر عالم اختلاف بیاندازند و بهترین وسیله برای رسیدن آنان به اهداف شوم خود همین تفرقه افکنی و شکستن انسجام بین مسلمانان در سراسر گیتی است. و در این جهت از هر حربه ای استفاده کرده و گاه با ظاهری کاملا فریبنده و احیانا شعارهای مذهبی، اما با انگیزه ای شیطانی وارد صحنه می شوند تا اجتماع مسلمانان و اتحاد آنان را برهم زنند.

قرآن مجید این دسته از مردم را، منافق و محارب با رسول خدا معرفی کرده تا مسلمانان به پیروان مکتب الهی به هوش باشند.

«والذین اتخذوا مسجد ضرارا و کفرا و تفریقا بین المؤمنین و ارصادا لمن حارب الله و رسوله من قبل ولیحلفن ان اردنا الاالحسنی و الله یشهد انهم لذکاذبون؛(14)

و (گروهی دیگر از منافقین) کسانی هستند که مسجدی ساختند برای زیان رساندن به مسلمانان و تقویت کفر و تفرقه افکنی میان مؤمنان، و کمینگاه برای کسی که از پیش با خدا و پیامبرش مبارزه کرده بود. آنها سوگند یاد می کنند که: جز نیکی نظری نداشتیم! اما خداوند گواهی می دهد که آنها دروغگو هستند»

آنگاه رسول خدا(ص) دستور داد تا مسجد را آتش زنند و بقایای آن را ویران سازند تا ریشه اختلاف و تفرقه خشک شود و این درسی برای عموم مسلمانان در سراسر تاریخ است. گفتار خداوند متعال و عمل پیامبر(ص) به روشنی نشان می دهد که مسلمانان باید نفاق و منافق را در هر زمان و در هر مکان و هر لباس و چهره ای بشناسند و با آن مبارزه کنند.

کیست که نداند امروز دولت های مستکبر دنیا با نفاق و دورویی تمام در پی فریب دادن جوامع و دولت های اسلامی هستند؟ کیست که نداند جهانخواران همیشه سعی دارند تا ملت های مسلمان را از دانش و ثروت و قدرت محروم نگه دارند؟ کیست که نداند مستکبران با امکانات فوق العاده خود علیه ارزش های دینی و اخلاقی برخاسته اند و روز به روز فساد و بی بند و باری را توسعه می دهند و تمام همشان آن است که باورهای دینی را از مردم جهان حتی از جوامع اسلامی بگیرند؟ کیست که نداند صاحبان ثروت و قدرت سالانه میلیون ها دلار جهت مقابله با ارزش های دینی و انسانی، ایجاد نفاق و اختلاف قومی و گروهی بین مسلمانان هزینه می کنند؟

آیا جز با توسل به اسلام و پیامبر عظیم الشأن و کمک گرفتن از انسجام اسلامی می توان با دسیسه های شیطانی مستکبران مبارزه کرد و آیا بدون راهنمایی قرآن- این معجزه بزرگ پیامبر خاتم(ص)- می توان با معاندان و دشمنان اسلام به مبارزه برخاست و آیا بدون هوشیاری جوامع و ملل اسلامی و خصوصا دانشمندان و بزرگان قوم و وحدت کلمه همگانی می توان با خدعه گری و نقشه های آمریکا و اسرائیل و دشمنان سرسخت اسلام مقابله کرد؟

آری، امت مسلمان چاره ای جز اتحاد و انسجام ندارد و برای دستیابی به عزت و اقتدار حقیقی خویش ناگزیر از التزام به وحدت کلمه است؛ چرا که امروز استکبار که از اسلام سیلی خورده و درحال فروپاشی است، با همه توان خود در مقابل اسلام و پیشرفت کشورهای اسلامی ایستاده است و به این منظور ایجاد اختلاف و تفرقه و جدایی در درون مسلمانان را بهترین راه شکست آنان می داند. از این رو سعی می کند با استفاده از حربه نیرنگ و نفاق و به کمک ترفندهای مختلف و طرح مسائل گوناگون از جمله به راه انداختن جنگ میان شیعه و سنی، تفرقه افکنی بین فرقه های اسلامی و دامن زدن به اختلافات پیروان فرق و مذاهب، بین صفوف مستحکم مسلمانان جدایی بیاندازد.

بنابراین مسلمانان و دانشمندان و علمای اسلام بایسته است که در همه جا هوشیار باشند و بدانند که عداوت استکبار جهانی با اسلام است. آنان با احکام نورانی اسلام دشمنی دارند که ضدظلم و ستم و استکبار و چپاولگری است. مخالفت آنها با جمعیت های بزرگ میلیاردی و متحدی است که به پیروی از آیین محمد(ص) و زیر پرچم اسلام عمل می کنند.

مبادا اختلافات مذهبی و عقیدتی و... به گونه ای مطرح شود که باعث تفرقه بین مسلمانان و سوءاستفاده دشمن مشترک یعنی منافقان و مشرکان و استکبار جهانی گردد. شایسته است که دانشمندان اسلامی در محافل علمی و بدون هرگونه تعصب به صورت عالمانه در مسائل مورد اختلاف به بحث و گفت وگو و نقد و بررسی بپردازند اما در مقابل دشمنان اسلام و جهانخواران ید واحده باشند و یکپارچه و متحد رفتار کنند.

 

 

 

    

   پی نوشت ها :

1- آل عمران: .103

2- مستدرک الوسائل جلد 4 صفحه .258

3- بحارالانوار جلد 24 صفحه .83

4- بحارالانوار جلد 25 صفحه .194

5- بحارالانوار جلد 24 صفحه .85

6- انفال: .46

7- فتح: .29

8- نصیحت در اینجا به معنای خیرخواهی و مصلحت اندیشی صادقانه است.

9- کافی جلد 1 صفحه .403

10- الکافی، ج 1، ص .403

11- صحیفه نور، ج 28، ص .555

12- بحارالانوار، ج 58، ص .150

13- مائده: .91

 14 - توبه: .107



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » پوریا گلشن ( پنج شنبه 86/11/11 :: ساعت 9:34 صبح )
»» نقش اتحاد ملی و انسجام اسلامی در همگرایی جهان اسلام

 

 پژوهشگران جهان اسلام در بین عوامل مختلف، مهمترین زمینه اصلی همگرایی کشورهای اسلامی را اسلام و فرهنگ عمیق و پویای آن دانسته اند. در جهان اسلام، اندیشمندان و مصلحان بزرگی در ادوار مختلف، تلاش های زیادی را برای همگرایی در دنیای اسلام انجام دادند که از آن جمله می توان به سیدجمال الدین، محمد عبده، اقبال لاهوری، و در قرن بیستم به امام خمینی اشاره کرد.

  

 

هرگاه از وحدت و اتحاد و یکی بودن سخن به میان می آید، ذهن به سمت و سوی پیوندها و مشترکاتی سوق داده می شود که به واسطه آنها این وحدت حاصل می شود. حال که بر دو راهبرد و دو مقوله اتحاد ملی و انسجام اسلامی تاکید شده باید دید چه اشتراکات و چه پیوندهایی وجود دارند که این اتحاد را در عرصه ملی و انسجام و همبستگی را در عرصه کشورهای اسلامی موجب می گردند؟ سابقه طرح مسئله همگرایی و وحدت در ادبیات سیاسی جهان اسلام، به پیش از یک قرن قبل باز می گردد. عوامل درونی و بیرونی متعددی، علاقمندان به وحدت جهان اسلام را متوجه ضرورت همگرایی کرده است. عواملی نظیر دین و فرهنگ مشترک، تجربه مشترک از حضور استعمار در کشورهای اسلامی، به ویژه پدیده صهیونیسم در سرزمین های اشغالی فلسطین از زمینه های فرهنگی و سیاسی همگرایی میان کشورهای اسلامی است. از لحاظ موقعیت جغرافیایی و استراتژیک و پتانسیل های اقتصادی، کشورهای اسلامی زمینه همکاری و همگرایی مناسبی با هم دارند.

پژوهشگران جهان اسلام در بین عوامل مختلف، مهمترین زمینه اصلی همگرایی کشورهای اسلامی را اسلام و فرهنگ عمیق و پویای آن دانسته اند. در جهان اسلام، اندیشمندان و مصلحان بزرگی در ادوار مختلف، تلاش های زیادی را برای همگرایی در دنیای اسلام انجام دادند که از آن جمله می توان به سیدجمال الدین، محمد عبده، اقبال لاهوری، و در قرن بیستم به امام خمینی اشاره کرد. آنچه مسلم است دنیای امروز نیاز مبرم به همگرایی و اتحاد در عرصه های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، اجتماعی دارد و روند جهانی شدن نیز، ملت های دنیا را به سمت همگرایی منطقه ای و جهانی کشانده است، در چنین چرخه ای، باید جهان اسلام بیشتر از پیش بر همگرایی بین الاسلامی تکیه نماید. کشورهای اسلامی یک کل به هم پیوسته هستند از آن جهت که در رویارویی با جهان جدید، با مسائل کم و بیش مشترکی مواجه می باشند و نیز از آن جهت که در پاسخگویی نیز بر نمادها، عوامل و عناصر مشترک برآمده از تمدن و فرهنگ اسلامی تکیه می کنند. فرهنگ اسلامی در هر یک از مناطق و سرزمین های بزرگ جهان اسلام، دارای زمینه ها و مشخصه های منطقه مختلف است. راز ماندگاری و جاودانگی آن نیز در همین تمایزهاست. از این رو، محدودکردن ایده وحدت کشورهای اسلامی در چارچوب سیاسی- اقتصادی به معنای نادیده گرفتن این پتانسیل و توانایی است.

ما مسلمانان در جهان امروز، نیازمند تقویت عوامل و عناصر فرهنگ مشترک خود نیز می باشیم. ایده نزدیکی میان کشورهای اسلامی به معنای تجدید یک عرصه فرهنگی مبتنی بر گفتگو میان حوزه های مختلف دینی است. این امر باعث افزایش توانمندی ما در تعامل بیرون از جهان اسلام خواهد شد. پس از جنگ جهانی اول، کشورهای استعمارگر برای آنکه بتوانند بر منطقه جهان اسلام مسلط باشند، با استفاده از اختلافات قومی و مذهبی، سرزمین های اسلامی را به کشورهای کوچک تجزیه کردند. بدین ترتیب مسلمانان در این منطقه، درگیر یک سری اختلافات ارضی و قومی شدند.

دولت های استعمارگر غربی با بهره برداری از این اختلافات، پایه های سلطه خود را بر منطقه تحکیم کردند. شرایط حاکم بر جهان امروز از یکسو و وضعیت جهان اسلام از سوی دیگر ایجاب می کند که کشورهای اسلامی در جهت نزدیکی هرچه بیشتر به یکدیگر حرکت کنند. برخورداری کشورهای اسلامی از نقاط مشترک فرهنگی- دینی، وجود مرزهای جغرافیایی به هم پیوسته و داشتن امکانات و فرصت های اقتصادی و سیاسی، این زمینه را برای جهان اسلام فراهم ساخته است.

از این رو جمهوری اسلامی ایران به عنوان ام القرای جهان اسلام و کانون امید و نگاه مستضعفان و پابرهنگان با قدرت استراتژیک سیاسی، اقتصادی و نظامی چه هنگامی که در گیرو دار شدیدترین بحران های داخلی بوده و چه در مقطعی که تحت هجوم ایادی استکبار جهانی هشت سال جنگ تحمیلی را پشت سر می گذراند و یا در برهه ای که به سازندگی خرابی های جنگ مشغول بود و یا اکنون در اوج اقتدار و عزت و به عنوان کانون امنیت در منطقه خاورمیانه، یک خط مشی اصولی و غیرقابل تغییر داشته که عبارت از ایجاد وحدت و انسجام بین ملت ها و دولت های مسلمان بوده است.

شعار جمهوری اسلامی وحدت کلمه بین مسلمانان بوده است معنای وحدت محدوده و گستردگی به میزان تک تک مسلمانان در اقصی نقاط عالم دارد و مرز و زبان و نژاد و قبیله نمی شناسد و یک شعار صرف سیاسی برای تجمع حکومت های کشورهای اسلامی نیست بلکه یک پیام عمیق و اساسی برای اجتماع همه مسلمین بر اصول مشترک می باشد چنانکه در آیه کریمه «ان هذه امتکم امه واحده و اناربکم فاعبدون» ]انبیاء- آیه 92[ همه مسلمانان یک ملت اند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود رابرپایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پیگیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.

بدین جهت می توان گفت ایران اسلامی نقطه ثقل وحدت جهان اسلام بوده است. ابتکار ایران در برگزاری اجلاس های متعدد وحدت اسلامی، تلاش برای تبلیغات رسانه ای در خصوص وقایع مختلف جهان اسلام (افغانستان، فلسطین، بوسنی، عراق و...)، نامگذاری ایام 12 تا 17 ربیع الاول به عنوان هفته وحدت، کمک های مادی و معنوی به امت اسلامی در اقصی نقاط جهان، نامگذاری جمعه آخر ماه رمضان به عنوان روز جهانی قدس، تلاش های پیگیر برای پویایی و تکاپوی سازمان کنفرانس کشور اسلامی، نامگذاری سال 1385 به عنوان سال پیامبر «اعظم» همه و همه در زمره تلاش های جمهوری اسلامی ایران برای تعمیق پیوندها و انسجام ملل اسلامی بوده اند. تهدیدهایی چون تجزیه کشورهای اسلامی، دامن زدن به اختلافات مذهبی و فرقه ای، سوءاستفاده از مقوله آزادی و حقوق بشر، حمایت از بنیادگرایی خطرناک، پشتیبانی و حمایت از تروریست های وابسته به غرب که در کشورهای اسلامی فعالیت می کنند، طرح خاورمیانه بزرگ، حمایت از رژیم صهیونیستی و برگزاری اجلاسهای سازشکارانه در حمایت از رژیم نامشروع صهیونیستی و موارد دیگر در زمره عمده ترین مخاطرات آسیب زا برای پیوند و همبستگی جهان اسلام بوده اند که همواره در مقاطع گوناگون از سوی رهبر انقلاب مورد تاکید قرار گرفته اند.

امروزه هجوم گسترده دشمنان اسلام به منافع مادی و معنوی مسلمانان از همیشه بیشتر شده و بسترهایی مانند تهاجم فرهنگی یا تحریم های اقتصادی- تاسیس فرق ضاله و... با حضور نظامی در کشورهای اسلامی ابعاد و وجوه پیچیده تری پیدا کرده است و لزوم وحدت و یکپارچگی و دوری از تفرقه و اختلاف افکنی در بین امت اسلام از هر زمان دیگری بیشتر احساس می شود. به هر میزان اتحاد و همگرایی کشورهای اسلامی پررنگ شود فرصت های بی شماری برای اظهار وجود و قدرت نهایی امت اسلامی در برابر زیاده خواهی دنیای زر و زور مهیا خواهد شد.

اشتراکات اعتقادی و مذهبی و پیوندهای فرهنگی عمیق بین مسلمانان چنان پرقدرت و موثر هستند که هرگونه اختلاف در روش و شیوه را کم رنگ می سازند. البته باید اذعان داشت در مقطع فعلی موج بیداری اسلامی و خیزش فرهنگی و بالندگی دین اسلام در گوشه و کنار دنیا در هیچ دوره ای سابقه نداشته است و بهره گیری از این فرصت می تواند احیای انگیزه های همگرایانه و اشاعه ارزش های اسلامی را در تمام کشورهای مسلمان نشین در پی داشته باشد.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » پوریا گلشن ( پنج شنبه 86/11/11 :: ساعت 9:31 صبح )
»» راهکارهای اتحاد و انسجام

 

 میهن اسلامی ما ایران از ده ها نژاد و گویش و طایفه تشکیل شده است . تنوع دین و مذهب نیز از دیگر ویژگی های این کشور پهناور است . گرچه هر خطه نامی و هر فرقه دینی و هر طایفه گویشی دارند اما برابر قانون اساسی و اکثریت جامعه و تاریخ گذشته این سرزمین ، زبان رسمی ، فارسی و دین رسمی ، اسلام و مذهب شیعه است .

 

 

سال 86 شاید متفاوت از سال‌های پیشین نام‌گذاری شد . در واقع امسال نه به خاطر مناسبت تقویمی بلکه به خاطر وجود دو عنصر تخریبی دشمن ، و برای جلوگیری از تهاجم آن ، به رمز یا نام وحدت ملی و انسجام اسلامی ، نامیده شد.

این دو عنصر عملیاتی دشمن عبارت است از :« ایجاد تفرقه و تضعیف وحدت ملی ایرانیان و اختلاف در جهان اسلام» .

اکنون باید دید برای رسیدن به وحدت ملی و انسجام اسلامی در طول یک سال ، چه راهکار هایی وجود دارد:

 

( وحدت ملی )

 

1) میهن اسلامی ما ایران از ده ها نژاد و گویش و طایفه تشکیل شده است . تنوع دین و مذهب نیز از دیگر ویژگی های این کشور پهناور است . گرچه هر خطه نامی و هر فرقه دینی و هر طایفه گویشی دارند اما برابر قانون اساسی و اکثریت جامعه و تاریخ گذشته این سرزمین ، زبان رسمی ، فارسی و دین رسمی ، اسلام و مذهب شیعه است .

جدای هرگونه تعصب و خود محوری ، احترام همه اقوام ایرانی به این موارد رسمی قانون اساسی ، یک اصل مهم در ایجاد اتحاد و همدلی است . چه این که همگرایی به سوی نقطه مشترک و تافته جدا بافته نبودن، رمز و لازمه اتحاد است و جز آن عمل کردن به دور از خرد .

رعایت قوانین اسلامی در جامعه ، احترام به باورهای شیعی و پاسداشت زبان شیرین فارسی ، چیزی است که هر ایرانی با پایبندی به آن قدمی در راه اتحاد برداشته است.

2) واقعیت جامعه متکثر ایرانی ، تنوع گرایش‌های دینی مذهبی ، زبان و گویش است . همواره باید به خاطر داشت که افتخارات و امتیازات هر دسته و گروهی در مجموعه خود ، محترم و عزیز است و نباید پافشاری بر مسایل ملی باعث زیر پانهادن خرده فرهنگ ها و رسوم محلی شود.

همسانی امور فرهنگی به ویژه زبان و ادبیات با حساسیت‌های بومی ، نقش کارسازی در احساس هم‌نوعی ایجاد می کند . به دیگر سخن ، اهمیت دادن به گویش‌ها ، آداب و رسوم محلی و داستان‌ها و قهرمان ها نه تنها موجب جدایی و تشتت نیست بل که حس احترام مشترک و متقابل را ایجاد می کند . آنگاه که یک قوم ایرانی خود را میان دیگر هم وطنان ، دارای شخصیت رسمی و معتبری ببیند، علایق ملی و همگرایی فراگروهی در او تقویت می شود.

استفاده از زبان‌ها و گویش‌های محلی چون کردی، لری، ترکی، عربی و... و نیز ترویج و شناسایی فرهنگ‌های بلوچی ، زابلی ، ترکمنی ، آذری ، گیلکی و... یک فرصت است برای تحریک عواطف پاک اقوام ایرانی که در کنار هم ایران را می‌سازند.

3) نکته دیگری که در هر جامعه انسانی قابل فهم و اجراست، حرکت به سوی خواست های ملی و عزت آور است . جامعه ایرانی هنوز از ملی شدن صنعت نفت ، پیروزی انقلاب اسلامی و بیرون راندن سردمداران پهلوی، تسخیر لانه جاسوسی و مقابله با استکبار جهانی در هشت سال دفاع مقدس ، به خود می‌بالد و افتخار می‌کند. تکریم چنین پیروزی ها و نگهبانی از چنین روحیه هایی را نباید به فراموشی سپرد . تولید علم و نهضت نرم افزاری نیز در همین راستا می‌تواند علاوه بر پیشرفت کشور ، مایه مباهات و دستاوردهای غرور آفرین باشد . دانش انرژی هسته‌ای از همین مقوله‌هاست که اگر با اعتماد دوجانبه مسئولان و مردم همراه شود فرصتی است تا فرزندان این میهن اسلامی ، اهتزاز پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران را در نگاه هر بیگانه‌ای ، به نمادی از قدرت ، افتخار و شکوه بنمایانند . کاری که نمونه بسیار نازل آن را در میادین ورزشی بارها دیده ایم . این حس مشترک ملی برای هر ایرانی در هر کجای جهان که باشد شیرین است و نمی توان آنرا محاصره یا مصادره کرد .

 

 (انسجام اسلامی )

 

1) اختلاف عقیده همان قدر که میان دو کیش وجود دارد و می‌تواند مایه تنازع و درگیری شود، در میان هم‌کیشان نیز تنش‌زاست . از این رو چنان‌چه در جامعه ، وحدت ملی ، یک ضرورت باشد ، باید با تسامح در باره نقاط اختلاف برخورد کرد و اشتراک‌ها را پررنگ تر از اختلاف ها دید . این نه به این معنی است که دسته ای از بخشی از باورهای خود دست بردارد بلکه همزیستی ایجاب می کند ، حلقه‌های اتصال را بیرونی تر و گره‌های جدایی را درونی تر چید.

نگاه‌های تکفیری ، انحصار هدایت‌یافتگی در فرقه خود و تنگ نظری‌هایی که در ذات هیچ دین آسمانی وجود ندارد، عامل مخرب وحدت است که عقلای قوم، دست کم برای جلوه آبرومندی مذهب خود بایستی به تلطیف فضای ایمانی و رفتارهای مذهبی بپردازند .

2) باز تعریف اندیشه و راهکارهای وحدت ، با تاکید بر صراحت و شفافیت ، سازه قدرتمندی در ساختار همگرایی و کاهش شکنندگی آن است . اعتماد دوجانبه به رعایت اصول وحدت و وفاداری به ملزومات آن از همین تعریف به دست می‌آید . واضح‌تر آنکه باید همه به نتیجه برسیم که چه انگیزه‌ای از وحدت داریم؟ منظورمان از وحدت چیست و راهکار و محدوده آن کدام است ؟ بر سر چه چیزی می‌خواهیم متحد شویم؟ و تکلیف اختلاف‌ها چه می‌شود؟

نبود منشور جامع و مانع که مورد اتفاق همه گروه‌ها و دسته‌ها باشد و بدرستی ، مفهوم همسنگری و همزیستی را توضیح دهد ، خود مشکلی است که سوء تفاهم‌ها و کج فهم‌‌هایی را درپی‌خواهد داشت که آفت وحدت است . در این زمینه روشنفکران و علمای اسلامی که ذهنی فارغ از تعصبات جاهلی دارند و می‌توانند به واقعیات بزرگ‌تر و فرامذهبی بیاندیشند ، وظیفه‌ای گران و تاریخی دارند . مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند : «تدوین منشور وحدت اسلامی به همت علمای اسلام، ضروری و مطالبه‌ای تاریخی است که اگر امروز به این وظیفه عمل نشود، نسلهای بعدی ما را مؤاخذه خواهند کرد»

اکنون در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی ، نیکوست به برخی از اصول پویای قانون اساسی نگاهی بیافکنیم و اصولی وحدت آفرین که نباید از آن غفلت کرد را مرور کنیم :

اصل 11

به حکم آیه کریمه "ان هذه امتکم امه واحده و اناربکم فاعبدون" همه مسلمانان یک امت‏اند و دولت جمهوری اسلامی ایران مظوف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش نیز به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.

اصل 12

دین رسمی ایران، اسلام و مذهب جعفری اثنی‌عشری است و این اصل الی‏الابد غیر قابل تغییر است و مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل می‌باشند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه (ازدواج، طلاق، ارث و وصیت) و دعاوی مربوط به آن در دادگاه‏ها رسمیت دارند و در هر منطقه‏ای که پیروان هر یک از این مذاهب اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب.

اصل 13

ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیت‌های دینی شناخته می‏شوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل می‌کنند.

اصل 14

به حکم آیه شریفه "لاینهاکم‏الله عن‏الدین لم یقاتلوکم فی‌الدین و لم‏یخرجوکم‏ من دیارکم‏ ان تبروهم و تقسطواالیهم ان‏الله یحب‏المقسطین" دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام نکنند.

اصل 15

زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‏های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.

اصل 16

از آنجا که زبان قرآن و علوم و معارف اسلامی عربی است و ادبیات فارسی کاملا با آن آمیخته است این زبان باید پس از دوره ابتدایی تا پایان دوره متوسطه در همه کلاسها و در همه رشته‏ها تدریس شود.

اصل 17

مبداء تاریخ رسمی کشور هجرت پیامبر اسلامی (صلی‌الله علیه و آله وسلم) است و تاریخ هجری شمسی و هجری قمری هر دو معتبر است، اما مبنای کار ادارات دولتی هجری شمسی است. تطعیل رسمی هفتگی روز جمعه است.

اصل 18

پرچم رسمی ایران به رنگهای سبز و سفید و سرخ با علامت مخصوص جمهوری اسلامی و شعار "الله اکبر" است.

اصل 19

مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.

اصل 20

همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت و موازین اسلام برخوردارند.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » پوریا گلشن ( پنج شنبه 86/11/11 :: ساعت 9:25 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

اطلاعیه
عید نوروز
تحقق اهداف امت اسلامی در پرتو اتحاد ملی و انسجام اسلامی
نگرشی بر اتحاد ملی و انسجام اسلامی
نقش اتحاد ملی و انسجام اسلامی در همگرایی جهان اسلام
راهکارهای اتحاد و انسجام

>> بازدید امروز: 8
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 2484
» درباره من

اتحاد و انسجام ایرانی

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب